آیا عبارت تخریب کننده رابطه عاطفی برای شما مفهومی دارد؟ فرض کنید شما با فرد جدیدی آشنا میشوید و برای مدتی با خوشحالی با هم رفت و آمد می کنید. همه چیز خوب پیش می رود و شما زمان بیشتری را با هم صرف می کنید و به فکر ساختن آینده ای مشترک هستید. تا اینکه کم کم شما دیرتر جواب پیام های طرف مقابل را می دهید. قرارهای ملاقات را کنسل می کنید و از صحبت در مورد آینده ی رابطه طفره می روید. شریک رابطه نسبت به رفتار شما ابراز نا امیدی و یا حتی خشم می کند و چندی بعد، طرف مقابل رابطه را ترک می کند.
آیا شما رفتاری مشابه با این را انجام می دهید؟ اگر انجام می دهید باید خودتان را به عنوان یک تخریب کننده رابطه عاطفی یشناسید.
روان نیوش را در اینستاگرام دنبال کنید.
دلیل اصلی می تواند مشکلات و مسائل زمینه ای ما باشد. هر فرد گذشته ی متفاوتی دارد. والدین، کودکی، نوجوانی و اولین رابطه ی عاطفی روی شخصیت و رفتار کنونی ما تاثیرگزار هستند. یکی از اصلی ترین دلایل خراب کردن رابطه، ترس از صمیمیت است. افرادی که ترس از صمیمیت دارند در واقع از نزدیکی فیزیکی و احساسی با افراد می ترسند.
در کل همه ی افراد نیاز به صمیمیت دارند اما در افرادی احساس صمیمیت با تجربه ی منفی و ناخوشایندی در گذشته گره خورده است. در نتیجه این افراد به صورت ناخودآگاه وارد بازی روانی “با دست پس زدن و با پا پیش کشیدن” می شوند و نهایتا باعث خراب شدن روابطشان شده و یا کلا از رابطه اجتناب می کنند.
ترس از صمیمیت عموما از رابطه ی ناسالم والدین و کودک و یا آسیب های دوران کودکی (فیزیکی، جسمانی و احساسی) سرچشمه می گیرد. باور درونی افرادی که ترس از صمیمیت دارند این است که: “افرادی که دور و بر من حضور دارند هیچ کدام قابل اعتماد نیستند.”
عامل اصلی بی اعتمادی این است که اولین اعتماد کودک با والدین و یا مراقبان دوران کودکی همراه با آسیب از بین رفته است. کسانی که مسئله ی ترس از صمیمیت دارند بر این باورند که افرادی که آنها را دوست دارند در نهایت موجب رنجش آنها خواهند شد. آنها به عنوان یک کودک در آن سنین ابتدایی زندگی توانایی رها کردن خود از چنین روابط آسیب زایی را نداشتند. اکنون در بزرگسالی، آنها توانایی ترک روابط آسیب زا را دارند و گاها بخاطر مسائل کودکی حتی افرادی را که قصد آسیب به آنها را ندارند، صرفا به دلیل ترس از آسیب ترک میکنند و به این صورت به یک تخریب کننده رابطه عاطفی تبدیل می شوند.
اگر برای رهایی از ترس های کودکی تان نیاز به متخصص دارید با ما تماس بگیرید.
این ترس به دو صورت خود را نشان میدهد: ترس از ترک شدن و ترس از گرفتار شدن. در حالت اول، افراد می ترسند که کسی که دوستش دارند درست در آسیب پذیرترین لحظه آنها را ترک کند و در حالت دوم افراد می ترسند که شخصیت، استقلال و توانایی تصمیم گیری خود را در طول رابطه از دست بدهند. و این دو ترس عموما همراه با هم اتفاق می افتند و در نهایت موجب ترس از صمیمیت می شود و تخریب کننده رابطه عاطفی شدن می شود.
نشانه های زیادی وجود دارد که بر اساس آن شما می توانید متوجه شوید که آیا تخریب کننده رابطه عاطفی هستید یا خیر. در ادامه به بررسی اصلی ترین نشانه ها می پردازیم.
شما از هر حرکتی که منجر به تعهد بیشتر می شود اجتناب می کنید. همواره در این فکر هستید که اگر اوضاع خراب شد چگونه از این رابطه خارج شوید. از آنجایی که تعهد بیشتر، عواقب ترک رابطه را سخت تر و سنگین تر خواهد کرد، شما از آن فراری و بیزار هستید و به این صورت یک تخریب کننده رابطه عاطفی خواهید بود.
در این مورد می توانید مقاله ی “۴ نشانه اصلی برای پایان رابطه عاطفی چیست؟” را مطالعه کنید.
در واقع سو استفاده ی احساسی به منظور نادیده گرفتن شخصیت و تجارب طرف مقابل است. برای مثال اگر شریک رابطه به شما بگوید: “من از اینکه قرار ملاقاتمان را کنسل کردی واقعا ناراحت شدم.” شما با چنین سخنرانی ای سعی میکنید جواب دهید: “تو از اینکه قرار کنسل شد ناراحت نیستی چون تقصیر تو بود که من قرار را کنسل کردم و الان فقط میخواهی من را مقصر جلوه دهی.” سو استفاده احساسی بدین معنی است که شما اعتقادی به واقعی بودن احساسات طرف مقابلتان ندارید (اگرچه که احساسات آنها حقیقی است) و به این رفتار شما را به یک تخریب کننده رابطه عاطفی تبدیل می کند.
اغلب برای دوستانتان جای سوال است که چرا فردی را که با او رابطه داشتید ترک کردید یا اینکه چرا به کسی متعهد نمی شوید. شما بخاطر کوچکترین مسائل رابطه تان را ترک می کنید و به سرعت با فرد دیگری وارد رابطه می شوید و این چرخه بارها تکرار می شود. شما الزاما تعدد روابط را دوست ندارید اما به دلایلی نمی توانید فردی را پیدا کنید که به او متعهد شوید پس شما یک تخریب کننده رابطه عاطفی هستید، حتی اگر قلبا نمی خواهید.
شما همیشه نگران این هستید که شریک عاطفی تان دور از چشمان شما وارد رابطه ی دیگری شود. می خواهید تمام ابعاد زندگی فرد مقابل را کنترل کنید و از او توقع دارید به صورت مداوم با شما در تماس باشد. زمانی که او همراه شما نیست و با دیگران وقت میگذراند، شما عصبانی هستید، بارها با او تماس می گیرید و پیام میفرستید، حسادت را تجربه می کنید و از او اسنادی مبتنی بر عدم خیانت می خواهید. و در نهایت افراد شما را بخاطر این کنترل بیش از حد ترک می کنند ولی این شما هستید که تخریب کننده رابطه عاطفی خود بوده اید.
زمان زیادی را صرف این می کنید که به خود اثبات کنید رابطه ی خوبی دارید، حتی زمانی که این طور نیست. زمانی که شریک رابطه تان به مشکلی اشاره می کند، شما آن را نادیده گرفته و یا در جواب میگویید: “به نظر من مشکلی وجود ندارد و این مسائل خواهند گذشت.” در نهایت شریک شما از این بی توجهی شما دلخور خواهد شد و رابطه را ترک خواهد کرد و این شما هستید که تخریب کننده رابطه عاطفی خود بوده اید.
در کل رفتن از یک رابطه به رابطه دیگر و خیانت یکی از نشانه های اصلی تخریب کننده رابطه عاطفی است. واضحا این کار یکی از مخرب ترین کارها در رابطه است و نتیجتا شریک عاطفی تان بعد از با خبر شدن از خیانت شما را ترک خواهد کرد و به این صورت شما هرگز یک رابطه ی عمیق احساسی را تجربه نخواهید کرد.
شما مدام در مورد خود به صورت منفی یا نا امیدانه ای صحبت می کنید: “من به اندازه ی تو با هوش نیستم.”، “من یک احمق هستم، تو چرا با من وارد رابطه شدی؟”، “تو فقط بخاطر دلسوزی با من ماندی.” و… این ها نشانه ی عدم اعتماد به نفس است و اکثر آدم ها دوست ندارند بشنوند که با یک فرد بی ارزش در رابطه اند. حتی اگر افراد همواره سعی در اثبات خوبی و لیاقت شما بکنند، شما مدام با کوچک کردن خود موجب می شوید نا امید شوند و شما را ترک کنند و شما بارها و بارها در این چرخه ی معیوب تخریب کننده رابطه عاطفی خودتان خواهید بود.
این ها فقط مثال هایی از تخریب کننده رابطه عاطفی بخاطر ترس از صمیمیت هستند. علی رغم این که برخی از این موارد مثل خیانت، حسادت و… خیلی واضح به نظر می رسند، بسیاری از افرادی که این رفتارها را انجام می دهند، در دوران کودکی از نظر روانی و عاطفی آسیب خورده اند و صرفا نمی توانند رفتاری غیر از این انجام دهند.
در ادامه ی این مقاله، “عواقب رفتارهای مخرب رابطه احساسی و ۴ راهکار عمقی آن” را مطالعه کنید.
روان نیوش را در اینستاگرام دنبال کنید.
منبع:
3 Comments
راحت نیست اعترافش اما من موارد عنوان شده رو به شخصه تجربه کردم. خیلی ناراحت کننده است. زمانی که این اتفاقات برای من میافتاد اصلا متوجهش نبودم.
من وسواس دارم همش فکر میکنم داره بهم خیانت میکنه، دست خودم نیست واقعا نمیدونم چیکار کنم?
من که گند زدم به رابطه هام رفته